loading...
بهترینای 2020
حسین بازدید : 86 یکشنبه 11 اسفند 1398 نظرات (0)

اگر اولین فیلم Guardians of Galaxy که ثابت کرد MCU می تواند عجیب و کیهانی به نظر برسد و هنوز هم سرگرم کننده باشد ، فیلم دوم ثابت کرد که این نقص نیست.

 

اگر هر چیزی ، کیهانی تر می شد. فیلم اول چیزهایی مانند Corps نوا و Ronan the Accuser را به عنوان دشمنانی برای قهرمانان به ارمغان آورد ، با سپاه نوا و ظهور آسمانی های ویرانگر سیاره ، زمینه ای برای یک ماجراجویی فضایی. فیلم دوم ، اما؟ این چیز حدود نیم ساعت ابرقهرمانان دارد که در هسته Ego the Living Planet که در واقع سیاره ای بنفش بنفش است با چهره بزرگ كورت راسل روی آن قرار دارند و آن را صادقانه می شناسند. علمی تخیلی وحشی این فیلم بلند می شود.

 

این امواج از هواپیماهای بدون سرنشین فضایی در حال جنگ به جنگ های ستاره ای است ، یک توالی درایو پیچ و تاب که دقیقاً می داند چقدر احمقانه است ، و بهترین ویژگی های استن لی را در تاریخ سینما و بهترین استفاده از یک Zune در هر چیزی تا به امروز به نمایش می گذارد. تنها چیزی که مانع از پیروزی در فیلم اول می شود این است که موسیقی متن فیلم چندان خوب نیست ، حتی اگر "زنجیر" هنوز هم بسیار سخت سنگین باشد.

 

مورچه (2015)

 

وسوسه انگیز است که بگوییم Ant-Man نباید همانطور که انجام می داد ، کار نمی کرد ، و اینکه یک ابرقهرمان درجه دوم با توانایی واقع شدن بسیار ریز و مکالمه با مورچه ها ، باعث تعجب بزرگی شد وقتی که او به عنوان فرنچایز ابرقهرمانی وارد رقابت های بعدی شد. میلیارد دلار بود با این حال ، واقعاً غیر منتظره نیست ، به خصوص با توجه به اینکه اولین موفقیت بزرگ فیلم مارول از Blade ، D-Lister بسیار مبهم از صفحات Tomb of Dracula بدست آمد.

 

مطمئناً ماجراهای جنایتکار کوچک راد راد نمی تواند فرق بیشتری با وسلی اسنیپس داشته باشد که درباره سرریز کردن قهوه ها و اعلام جنگ با سرهای مکنده فرق کند ، اما نکته اصلی این است. مخاطبان همیشه به داستانهایی علاقه مند بوده اند كه توطئه ابرقهرمانان مورد انتظار را به یك چیز جدید می پیچاند و آن جایی است كه Ant-Man واقعاً عرضه می كند. به آسانی تصویر کردن اسکات لنگ به عنوان یک نسخه میکروسکوپی از مرد آهنی که سفر قهرمان او در همان ضربات ادامه داشت ، داستان او احساس می شود متفاوت است و روابط با MCU بزرگتر بسیار خوب عمل کرده است.

 

مطمئناً در اینجا چند اشتباه وجود دارد - این فیلم برای توجیه عدم حضور Wasp نمایش می یابد تا عاقبت به روشی که در واقع بسیار ناامیدکننده است ، از راه خود خارج شود ، اما از طرف دیگر ، این فیلمی است که قهرمان از دست می دهد. درگیری با یک قطار اسباب بازی و اسلحه چخوف در واقع مخزن 60 تنی اتحاد جماهیر شوروی است.

 

The Avengers (2012)

 

اینکه انتقامجویان اصلاً کار می کنند بسیار چشمگیر است ، اما همانطور که انجام داده است ، کار می کند؟ این اساساً یک معجزه است.

 

حتی کمتر از یک دهه بعد ، گاهی اوقات یادآوری این دشوار است که این اولین بار بود که در این مقیاس تلاش می شد چنین چیزی را انجام دهد: فیلمی تیم ابرقهرمانی که قهرمانانی را ترکیب می کرد که در حالی که شاید برای یک جهان مشترک برنامه ریزی شده بودند. همه آنها در فیلم های خاص خود مستقر شده اند و هرکدام با لحن و سبک خاص خود را دارند. برای گرد هم آوردن آنها ، جوس ودون مجبور شد با خیال پردازی Thor ، علمی تخریب کننده از Iron Man و ابرقهرمانان صمیمانه کاپیتان آمریکا ، همه آنها را بهمراه هالک ، هاوکی و بلک زن بیوه ترکیب کند. به اندازه کافی بالا که همه را برای یک ماجراجویی واحد جمع کند. و این فیلم آن را انجام می دهد.

 

این دور از بی عیب و نقص است ، هر چند. این سهام بزرگ ناشی از ارتش بیگانگان بی چهره است ، اما هنوز هم عجیب نیست که انتقام جویان به فیل کولسون احتیاج داشتند که بمیرد قبل از اینکه تصمیم بگیرد یک تیم فوق العاده باشد و شخصیت ها رنج می برند. ممکن است یک خط واحد در کل MCU وجود نداشته باشد که کاملاً ناخوشایند باشد به عنوان کاپیتان آمریکا که راهش را از طریق "فقط یک خدا وجود دارد ، خانم" وجود دارد. گفته می شود ، ممکن است در کل MCU یک لحظه سرگرم کننده تر از Loki گرفتن هالک مانند شخصیت Looney Tunes خرد نشده باشد.

 

مرد آهنین (2008)

 

به راحتی می توان گفت Iron Man همه ما را غافلگیر کرد.

 

این طور نیست که انتظار داشتیم که این امر بد باشد. داستان مبدأ تونی استارک برای بازسازی در ضربات یک فیلم اکشن هالیوود بسیار آسان است ، بازیگری عالی داشت که جف بریجز را به عنوان شرور یکی از بهترین داستانهای مرد آهنی تا کنون شامل می شود ، و در حالی که شاید کارگردانی جان فاوو بهترین بازیگر آن بوده است. معروف به الف ، این چیز بدی نبود. اما هنوز هم ، هیچ یک از ما انتظار آن را نداشتیم که به خوبی پایه ای باشد که بر روی آن هر قطعه دیگر از یک جهان سینمایی ساخته می شود.

 

مواقعی وجود دارد که این احساس کمتر مانند یک فیلم "ابرقهرمان" و بیشتر شبیه به یک تلنگر انتقام جویی پاپ کورن است که در آن قهرمان اتفاق می افتد لباس زره پوش دارد ، اما کار خود را به حدی انجام داد که آن کاستی ها به راحتی قابل بخشش هستند. رابرت داونی جونیور فقط نقش تونی استارک را متناسب نکرد ، تصویر او باعث احیای شخصیت در تمام رسانه ها شد ، از جمله دو برابر شدن دوباره به کمیک ها و تبدیل کردن او به نام خانوادگی در دنیای مارول به شکلی که سالها نبوده است. .

 

Ant-Man and Wasp (2018)

مورچه و واس

 

چیزهای بسیار خوبی در مورد Ant-Man و Wasp وجود دارد. هر قطعه مجموعه با ایده تغییر اندازه در یک نمایش پخش می شودراه اجاره ای ، از Wasp که در امتداد تیغه چاقو که در آشپزخانه به یک ساختمان اداری قابل حمل به مورچه ها منتقل شده بود با استفاده از یک کامیون مسطح به عنوان یک روروک مخصوص بچه ها ، به آن اجاره داده شد.

 

این در واقع به دومین چیز عالی در مورد آن منجر می شود: واقعاً خنده دار است. این ممکن است تعجب آور نباشد که فیلم ها از قبل به همین ترتیب روند زیادی داشته اند ، اما پس از پایان بی سر و صدا بی وقفه Avengers: Infinity War ، روحانی AMATW ابرقهرمانان را در دست گرفت ، با سهام هایی که بسیار شخصی تر از کیهانی بودند ، یک تغییر در لحن استقبال شد.

 

و این در واقع بهترین چیز در مورد آن است. به راحتی می توان ادعا كرد كه بهترین چیز در مورد MCU این است كه احساس می كند یك جهان به همان روشی كه كمیكس انجام می دهد ، مملو از قطعات متحرك است كه در هم تنیده شده و از هم ساخته می شوند حتی اگر مستقیماً در تعامل نباشند. آگاهی از اینکه Ant-Man و Wasp و Infinity War تقریباً در همان زمان اتفاق می افتد ، شاید بهترین بیان آن باشد و دانستن اینکه تانوس در آنجاست ، سعی در قتل عالم دارد در حالی که اسکات لانگ در یک مدرسه ابتدایی در یک مدرسه بزرگ اجرا می کند. hoodie زیرا او در 3 فوت قد گیر کرده است نشان می دهد که چه مقدار پتانسیل در کل وجود دارد. علاوه بر این ، در انتهای آن یک مشت پانچ روده ایجاد می کند.

 

Captain America: The First Avenger (2011)

 

مخاطبان آنها را دوست دارند ، اما داستانهای مبدأ همیشه کمی دشوار برای کنار کشیدن هستند. حداقل ، همه ما می دانیم که چگونه به پایان خواهد رسید و وسوسه این که فقط تمام مونتاژهای آموزشی و صحنه های قدرت را بفهمید و به بخشی برسید که پیراهن های قهرمان بسیار قوی باشد. اما The First Avenger این کار را بهتر انجام می دهد.

 

بسیاری از اینها با کریس اوانز ارتباط دارد. در یک حق رای دادن که مملو از انتخاب های بازیگری شگفت انگیز است ، ایوانز از شاهکار باورنکردنی تجسم یک محصول مربع فک ، جنون پاره شده ، بی رحمانه و بی رحمانه مجموعه نظامی- صنعتی به گونه ای استفاده می کند که باعث می شود دوست داشتن و احترامش غیرممکن شود. از نظر قدرت فوق العاده ای که به او اجازه می دهد هلیکوپتر را متوقف کند و یک دیوار فلزی را از طریق دیوار آجری پرتاب کند ، این شخصیتی است که قدرت فوق العاده واقعی شما باعث می شود که به او ایمان بیاورید. با صحنه هایی مثل استیو راجرز قبل از کلاه کشیدن ، خود را به سمت پاهای خود می کشد و می گوید: "من می توانم این کار را تمام روز انجام دهم" به زن و شوهرهایی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند - لحظه ای که چند سال بعد در جنگ داخلی از آن برگشت بسیار خوبی دارد - دقیقاً همین است. این فیلم انجام می دهد

 

به همان اندازه که به تنهایی خوب بود ، به عنوان اثبات مفهوم فیلم ابرقهرمانی نیز به عنوان یک قطعه دوره ای عمل می کند. این نه تنها تاریخی را به MCU داد که به گذشته از 2008 و غار تونی استارک برمی گردد ، بلکه راه را برای پروژه های دیگری که از آن تاریخ به روش های واقعاً سرگرم کننده ای هموار شده اند هموار کرد.

 

Guardians of the Galaxy (2014)

 

اگر کل این مقاله را با یک دانه نمک مصرف می کنید ، ممکن است بخواهید یک قاشق مرباخوری دیگر را نیز از این بخش بپاشید: Guardians of Galaxy تنها کاراکترهای موجود در این لیست هستند که من تاکنون در مورد کمیک ها نوشتم ، بنابراین احتمالاً جای تعجب ندارد که فکر می کنم فیلم های درباره آنها بسیار عالی هستند.

 

مورد اول فقط سرگرم کننده نیست ، بلکه این توانایی را دارد که چیزهای زیادی را که در جریان است تعادل برقرار کنید و تقریباً متوجه نیستید که چقدر پیچیده است برای تمام سرگرمی های شما. تیمی از عدم رضایت دوستانه در کنار هم قرار می گیرند و در حالی که می توانند با یک تهدید گسترده مبارزه کنند ، با مسائل خود برخورد می کنند ، نگاهی اجمالی به حوزه کیهانی MCU که شامل آسمانی ها ، سپاه نوا و امپراطوری های بین ستاره ای گسترده است و یک احساس یکپارچهسازی با سیستمعامل توسط یک موسیقی متن فیلم کلاسیک راک که در گذشته احساس نمی کند در حال غرق شدن است. این صفحات سختی است که می تواند در حال چرخش باشد ، در حالی که هنوز داستانی را می گوید که سرگرم کننده و پرماجراست و باعث می شود راکت راکون نام خانوادگی باشد.

 

این فرمول را از هر طریق ممکن می شکند تا جایی که این یک فیلم تیمی ابرقهرمانی است که با رقصیدن به پایان می رسد و قهرمانان به معنای واقعی کلمه با دوستی جهان را نجات می دهند. عالی است

 

مرد عنکبوتی: به دور از خانه (2019)

مرد عنکبوتی: دور از خانه

 

دنبال کردن یک تماشای حماسه مانند Avengers: Endgame با فیلمی که حداقل 30 درصد از سفر به مدرسه دبیرستان داشته باشد ، کمترین حرف برای انتخاب MCU کاملاً جسورانه است. با این وجود ، در پایان روز ، دور از خانه بهترین داستان به "حماسه بی نهایت" است که 23 فیلم اول (!) در MCU ساخته شده است.

 

از یک چیز ، این فیلمی است که به طور مستقیم پیرامون این سؤال که این جهان بدون تونی استارک چگونه است ، قهرمانی است که در سال 2008 همه چیز را لگد زد ، ساخته شده است ، دیگر این قهرمانانی که در انتهای غروب آفتاب سوار شدند ، به چشم نمی خورد. Endgame. این ایده وجود دارد که یک خلأ در MCU وجود دارد که باید آن را پر کند و Spider-Man ، شخصیتی که آنقدر "کمیک های مارول" که قبلاً روی صندوق نامه ها و چک های آنها قرار داشت ، ممکن است فقط کسی باشد که این کار را انجام می دهد. به همین دلیل طرح میستریو - که بسیار پیچیده است و از نظر جهنم بسیار جالب و طنز است - به شکلی خوب - همه راه را به اولین فیلم Iron Man بازمیگرداند و از وقایع MCU می پیچد. ایجاد همه اینها از طریق این تماس های برگشتی ، منطقی بودراه اجاره ای ، از Wasp که در امتداد تیغه چاقو که در آشپزخانه به یک ساختمان اداری قابل حمل به مورچه ها منتقل شده بود با استفاده از یک کامیون مسطح به عنوان یک روروک مخصوص بچه ها ، به آن اجاره داده شد.

 

این در واقع به دومین چیز عالی در مورد آن منجر می شود: واقعاً خنده دار است. این ممکن است تعجب آور نباشد که فیلم ها از قبل به همین ترتیب روند زیادی داشته اند ، اما پس از پایان بی سر و صدا بی وقفه Avengers: Infinity War ، روحانی AMATW ابرقهرمانان را در دست گرفت ، با سهام هایی که بسیار شخصی تر از کیهانی بودند ، یک تغییر در لحن استقبال شد.

 

و این در واقع بهترین چیز در مورد آن است. به راحتی می توان ادعا كرد كه بهترین چیز در مورد MCU این است كه احساس می كند یك جهان به همان روشی كه كمیكس انجام می دهد ، مملو از قطعات متحرك است كه در هم تنیده شده و از هم ساخته می شوند حتی اگر مستقیماً در تعامل نباشند. آگاهی از اینکه Ant-Man و Wasp و Infinity War تقریباً در همان زمان اتفاق می افتد ، شاید بهترین بیان آن باشد و دانستن اینکه تانوس در آنجاست ، سعی در قتل عالم دارد در حالی که اسکات لانگ در یک مدرسه ابتدایی در یک مدرسه بزرگ اجرا می کند. hoodie زیرا او در 3 فوت قد گیر کرده است نشان می دهد که چه مقدار پتانسیل در کل وجود دارد. علاوه بر این ، در انتهای آن یک مشت پانچ روده ایجاد می کند.

 

Captain America: The First Avenger (2011)

 

مخاطبان آنها را دوست دارند ، اما داستانهای مبدأ همیشه کمی دشوار برای کنار کشیدن هستند. حداقل ، همه ما می دانیم که چگونه به پایان خواهد رسید و وسوسه این که فقط تمام مونتاژهای آموزشی و صحنه های قدرت را بفهمید و به بخشی برسید که پیراهن های قهرمان بسیار قوی باشد. اما The First Avenger این کار را بهتر انجام می دهد.

 

بسیاری از اینها با کریس اوانز ارتباط دارد. در یک حق رای دادن که مملو از انتخاب های بازیگری شگفت انگیز است ، ایوانز از شاهکار باورنکردنی تجسم یک محصول مربع فک ، جنون پاره شده ، بی رحمانه و بی رحمانه مجموعه نظامی- صنعتی به گونه ای استفاده می کند که باعث می شود دوست داشتن و احترامش غیرممکن شود. از نظر قدرت فوق العاده ای که به او اجازه می دهد هلیکوپتر را متوقف کند و یک دیوار فلزی را از طریق دیوار آجری پرتاب کند ، این شخصیتی است که قدرت فوق العاده واقعی شما باعث می شود که به او ایمان بیاورید. با صحنه هایی مثل استیو راجرز قبل از کلاه کشیدن ، خود را به سمت پاهای خود می کشد و می گوید: "من می توانم این کار را تمام روز انجام دهم" به زن و شوهرهایی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرند - لحظه ای که چند سال بعد در جنگ داخلی از آن برگشت بسیار خوبی دارد - دقیقاً همین است. این فیلم انجام می دهد

 

به همان اندازه که به تنهایی خوب بود ، به عنوان اثبات مفهوم فیلم ابرقهرمانی نیز به عنوان یک قطعه دوره ای عمل می کند. این نه تنها تاریخی را به MCU داد که به گذشته از 2008 و غار تونی استارک برمی گردد ، بلکه راه را برای پروژه های دیگری که از آن تاریخ به روش های واقعاً سرگرم کننده ای هموار شده اند هموار کرد.

 

Guardians of the Galaxy (2014)

 

اگر کل این مقاله را با یک دانه نمک مصرف می کنید ، ممکن است بخواهید یک قاشق مرباخوری دیگر را نیز از این بخش بپاشید: Guardians of Galaxy تنها کاراکترهای موجود در این لیست هستند که من تاکنون در مورد کمیک ها نوشتم ، بنابراین احتمالاً جای تعجب ندارد که فکر می کنم فیلم های درباره آنها بسیار عالی هستند.

 

مورد اول فقط سرگرم کننده نیست ، بلکه این توانایی را دارد که چیزهای زیادی را که در جریان است تعادل برقرار کنید و تقریباً متوجه نیستید که چقدر پیچیده است برای تمام سرگرمی های شما. تیمی از عدم رضایت دوستانه در کنار هم قرار می گیرند و در حالی که می توانند با یک تهدید گسترده مبارزه کنند ، با مسائل خود برخورد می کنند ، نگاهی اجمالی به حوزه کیهانی MCU که شامل آسمانی ها ، سپاه نوا و امپراطوری های بین ستاره ای گسترده است و یک احساس یکپارچهسازی با سیستمعامل توسط یک موسیقی متن فیلم کلاسیک راک که در گذشته احساس نمی کند در حال غرق شدن است. این صفحات سختی است که می تواند در حال چرخش باشد ، در حالی که هنوز داستانی را می گوید که سرگرم کننده و پرماجراست و باعث می شود راکت راکون نام خانوادگی باشد.

 

این فرمول را از هر طریق ممکن می شکند تا جایی که این یک فیلم تیمی ابرقهرمانی است که با رقصیدن به پایان می رسد و قهرمانان به معنای واقعی کلمه با دوستی جهان را نجات می دهند. عالی است

 

مرد عنکبوتی: به دور از خانه (2019)

مرد عنکبوتی: دور از خانه

 

دنبال کردن یک تماشای حماسه مانند Avengers: Endgame با فیلمی که حداقل 30 درصد از سفر به مدرسه دبیرستان داشته باشد ، کمترین حرف برای انتخاب MCU کاملاً جسورانه است. با این وجود ، در پایان روز ، دور از خانه بهترین داستان به "حماسه بی نهایت" است که 23 فیلم اول (!) در MCU ساخته شده است.

 

از یک چیز ، این فیلمی است که به طور مستقیم پیرامون این سؤال که این جهان بدون تونی استارک چگونه است ، قهرمانی است که در سال 2008 همه چیز را لگد زد ، ساخته شده است ، دیگر این قهرمانانی که در انتهای غروب آفتاب سوار شدند ، به چشم نمی خورد. Endgame. این ایده وجود دارد که یک خلأ در MCU وجود دارد که باید آن را پر کند و Spider-Man ، شخصیتی که آنقدر "کمیک های مارول" که قبلاً روی صندوق نامه ها و چک های آنها قرار داشت ، ممکن است فقط کسی باشد که این کار را انجام می دهد. به همین دلیل طرح میستریو - که بسیار پیچیده است و از نظر جهنم بسیار جالب و طنز است - به شکلی خوب - همه راه را به اولین فیلم Iron Man بازمیگرداند و از وقایع MCU می پیچد. ایجاد همه اینها از طریق این تماس های برگشتی ، منطقی بودشروع برجسته قابل توجه ، اما همه آنها را با هم گره می زنند تا پایان یک دوره را نشان دهند؟ خوب ، شگفت انگیز

 

فراتر از همه اینها ، هر آنچه را که می خواهید از یک داستان مرد عنکبوتی بدست آمده است. پیتر پارکر باید با مسئولیت غیرممکن و آن شک و تردید سنگین که در کنار آن اتفاق می افتد ، مقابله کند ، عاشقانه با MJ هم دلچسب و هم شیرین است و سرانجام ، در طولانی مدت ، عواقب عدیده ای را برای اسپایدرمن به همراه می آوریم که همیشه ماسک او در این فیلم ها غافلگیر کننده شگفتی های جهانی از دنباله وام های متوسط و نبوغ ساخت یک فیلم بزرگ جلوه های ویژه ویژه با یک شخص شیطان جلوه های ویژه به عنوان بدخواه خود شوید و اوقات فراغت خوبی را در سینما تجربه کرده باشید.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 77
  • بازدید سال : 510
  • بازدید کلی : 1,564